کد مطلب:8463 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:451

آموزه هاي زندگاني حضرت زهرا(س) (01)
مقاله




مقدمه



آنچه مـي خـوانيد شرحـي است بر سلسله مباحثـي كه از ايـن پـس با عنـوان ((آمـوزه هاي زندگانـي حضرت زهرا(س))) خـواهيـم داشت. در نخستيـن قسمت به عنـوان مقـدمه, ضمـن شـرح ضـرورت ايـن مبـاحث, دورنمايي نيز از محـورها و فصلهاي پيـش بيني شده ارائه مـي گردد. دريـافت ديـدگاهها و پـرسشهاي شمـا خـواننـدگـان عزيز در بـاره زنـدگاني صـديقه كبـرا(س) و مسايل پيـرامـونـي آن و نحـوه طـرح فرازهاي زندگـي و شعاعهايي از شخصيت آن بانـوي بزرگ با جهت گيري الگـودهي, مـي تـواند بر غنا و كاربرديتر شدن مباحث كمك كند. در انتظار دريـافت پـرسشها و نقطه نظرهـاي تكميلـي شمــــــــا نيز هستيم.((پيام زن))



آغاز سخـن



ما ز بالاييـم و بالا مـي رويـم



ما ز درياييم و دريا مـي رويم



ما از اينجا و از آنجا نيستيـم



ما ز هر جاييم آنجا مـي رويـم



همه ما انسانها با آغاز رشد خـود به دنبال ((نمـونه)), ((الگـو)) و ((اسـوه)) هستيـم. تا با بهره گيـري از گفتار و پيروي از رفتار او, راه روشـن و پرنويدي در زندگي خـود شروع كنيم و پاسخ خود را براي ((چگونه زيستـن)) به دست آوريـم.



ايـن شيوه تربيتي در آموزه هاي فكري فرهنگي, جايگاه ويژه اي دارد و با عبارت ((اسـوه حسنه(1))) بـدان تـوجه شده است و از ديرباز انديشمندان روانشناس و جامعه شناس به آن پرداخته انـد(2). صاحبان فكر و انـديشه با اشاره به آثار گرانبهاي آن در فضيلت خـواهـي و كمال جـويـي, بصيرت بخشـي در عرصه هاي مختلف اجتماعي و خردورزي در ارزشهاي والاي انسانـي, همگان را در انتخـاب اسـوه هاي آسمانـي و الگوي گرانبها تشويق نموده اند:



استكبار كه تإثير كيمياگـونه ايـن شيـوه را در عصرها و نسلهاي مختلف مشاهـده مي نمـود و تمامـي پيروان ايـن الگـوهاي شايسته و اسـوه هاي حسنه را نيروهايي تازه نفـس در سنگرهاي ناپيدا در دفاع از ارزشهاي انساني الهي مي ديد, راهي ديگر برابر افراد ـ بـويژه جـوانان ـ گشـود تا با تغيير فـرهنگ جامعه, ارزشهاي واژگـون را برابـر ديـدگان آنان مطلـوب و محبـوب گـردانـد. از ايـن رو نخست معيارهاي سعادت و نيك بختـي را دگـرگـون نمـود و بـا استفاده از ابزارهاي مختلف همچـون راديو, تلويزيون, سينما و مطبـوعات و يا رواج فسادهاي گوناگـون هماننـد كشف حجاب با بهانه هاي رسيـدن به دروازه تمدن(!) راه رشد و بالندگي را تغيير داد, سپـس گرايشهاي انسانها را در روي كـردن به الگوهاي گرانبها و شايسته دگـرگـون كـرد, زمانـي به شخصيتهاي مـورد علاقه مـردم اتهامهاي گـوناگـون زده(3) تـا آنان را از صحنه هاي سازنـده اجتماع كنار نهد و زمان ديگري با انتشار كتاب آيات شيطاني, بزرگتريـن انسان هستـي يعني حضرت محمد ـ صلـي الله عليه و آله و سلـم ـ را با چهره اي تحريف شده و شخصيتـي غير واقعي به نگاههاي مشتاق معرفي نمـود تا ديـن را افيون, ديـن مداران را افسـونگر و جـوامع ديني را سرزمينهايي نفـريـن شـده و بازمانده از هـر گـونه رفاه و سعادت بـداننـد. و سرانجام پس از تغيير بينـش و گرايـش آنان, اخلاق, رفتار, آداب و رسـوم آنها را در اختيار خـود قـرار داده, بـا سپـاه نامـرئي و دستهاي ناپيـدا فرهنگ آن ملت را دگرگـون نمـوده و آنان را براي هميشه اسيـري مطيع و رام و آرام كنـد. حقيقتـي كه يكــــــي از صاحب نظران بنام كشورهاي استكباري به دوستان خـود بيان نمود كه:



((اخلاق و آداب و زبان و تمدن خودتان را به اقوام و جـوامع مورد علاقه سيطره خود بياموزيد و آنان را به حال خـودشان واگذاريد كه ((هميشه)) از آن شما خـواهنـد بـود. ))(4) نگاه تيزبيـن و ديده ژرف نگـر رهبـر معظم انقلاب, حضـرت آيت الله خـامنه اي ـ حفظه الله تعالـي ـ ايـن شيـوه شيطاني دشمـن را حمله به عقبه جامعه اسلامي ديـده كه به طـور آرام و مخفيانه با هجـوم بـاورهاي تازه صـورت مي گيرد و به دنبال تهي ساختـن نسل نـو از ارزشهاي ديني و اصـول انقلابي, دامـن زدن به شهوات و بي بند و باريهاي اجتماعي و منزوي ساختـن اسلام از صحنه هاي سياسـي اجتماعي دنيا است.(5) آنچه اينك تـوجه مـا را به سـوي خـود مـي طلبـد, افزون بـر شناخت دسيسه هاي دشمنان در تغييـر بينـش نسبت به هستـي و انسـان و افشانـدن بذر تـرديـد و شك در دلهاي لبـريز از ايمان و يقيـن; بـي ارزش كـردن مقـدسـات و باورهاي آسمانـي است كه بـا تزريق افكار التقاطـي و انحرافي با عنوان تحقيقات نوين در ديـن(6), و ايجاد تلخكامي با پرورش روحيه پشيماني در پيروي از رهبران معصـوم ـ عليهم السلام ـ و انسانهاي وارسته كه بيشتـريـن شبـاهت را به معصـومان دارنـد, انجام مي پذيرد.



و در پـي آن دميدن روح بـي تفاوتـي نسبت به ارزشهاي والاي الهي و ايجاد جـو خـودبـاختگـي در بـرابـر فـرهنگ بيگانه پـديـد آورد.



بدون شك تنها گام مـوفقيت در پيروزي بر نقشه هاي شيطاني دشمنان, بينـش و آگاهي نسبت به معارف ناب دينـي, آشنايي واقعي با شخصيت الگـوهـاي بـي همتـا, درسآمـوزي از ابعاد مختلف زنـدگـانـي و به كارگيري سخنان و آموزه هاي آسماني آنان خواهد بود. از ايـن رو در ((آغاز سخـن)), نخست به زلال وحي رو مي بريـم تا اندكي از روشناي معرفت قرآن نصيب خـود سازيـم و نسبت به شخصيت الگوهاي خداوندي, ويژگيهاي پيروان خردمند و چگـونگـي تإثيرپذيري هر يك از ما از آنان آگاهي يابيم.



اسوه هاي سعادت



خداوند مهربان در سخنان خـود, راه سعادت و نيكبختـي انسانها را با دو جلوه ترسيـم مي كند: نخست ويژگيهاي گوناگـون ديـن باوران و خـداجـويان را در عرصه هاي مختلف زنـدگـي نسبت به ((خـداونـد)); ((خـويشتـن)) و ((مردم)) بيان مـي كند و ضمـن بيان آثار ارزشمند ايـن صفات, انسانها را به فـراگيـري و به كارگيـري آنان تشـويق مي نمايد.(7) ديگر آنكه نمـونه هاي شايسته و انسانهاي كامل را كه چنيـن ويژگيها را در صحنه هاي مختلف زندگـي به كار گـرفته انـد و بـدين سان سعادتمند شـده اند, معرفي مـي كند. اما در ايـن معرفـي تـوجهي به قلمرو جغرافيايي آنها و يا قبيله آنان و حتي دانـش و دانايي آنها ندارد.



آنچه در ايـن ميان معيار است شـايستگيها و لياقتهاست گـرچه غلام سياهـي به نام ((لقمان)) باشد كه نه در شمار پادشاهان است و نه در زمره فيلسـوفان و نه در بيـن ثـروتمنـدان; بلكه بـرده اي است روشـن بيـن كه خداوند از او به نام ((حكيم)) ياد مي كند و با صفت ((حكمت)) مي شناساند. و يا انسان معمـولي در سطح جامعه را معرفي مـي كنـد كه ارزش واقعي او ((ايمـان)) او است, از ايــن رو وي را ((مومن)) آل فرعون و يا ((مومـن)) آل ياسين نام مي برد.(8) نكته ارزشمند آنكه در ايـن شناسايي و معرفي نوع جنس نيز مطرح نيست و شخصيت واقعي معيار است. از ايـن رو ((مريم)) را ((الگوي نيايش)) و ((تنديـس طهارت))(9) مـي شمرد كه پاك زيست و پاك به خداي خـود پيـوست و همسـر فرعون را ((اسـوه استقامت)) و ((نمـونه بصيرت و بيداري)) در تالارهاي رنگارنگ پرخواب و خـور مي داند.(10) از سوي ديگر در بيـن زنان و مردان نمـونه هاي ناشايستـي را معرفي مي كند كه گـاه در كنـار پيامآوران وحـي حضـور داشته انـد اما همـاننـد فروافتادگان در قعر نادانـي و گمراهـي هستند كه قطره اي از بارش هـدايت الهي به كـوير تفتيده وجـودشان نرسيده است. همچـون همسر نـوح و فـرزنـد او و يـا ابـولهب و ابـوجهل, عمـوهـاي رســــول اسلام(ص).(11) آنچه در ايـن ميـان تـوجه و تـإمل بـدان ضــرورت بيشتري دارد, آشنايي با الگـوهاي برتر و اسـوه هاي شايسته تر است كه خداوند بزرگ نقشـي فراگير براي تمامـي زمانها و همه افراد ـ حتـي كسانـي كه خـود الگـو براي ديگران هستند ـ براي آنها بيان كرده است و از آغاز خلقت تا فرجام آفرينـش مربيان بشر و معلمان بي همتاي هستي قلمداد شده اند.



سـرسلسله آنان در بيـن مـردان آفتـاب آفـرينـش و آينه تمام نماي خداوندي; حضرت محمـد ـ درود خـداونـدي بر او و آل او باد ـ است كه پروردگار بزرگ او را ((اسـوه حسنه)) ناميد و براي معرفـي او به انسانهاي سعادت خواه و كمال جو چنيـن فرمود: ((لقد كان لكم في رسول الله اسـوه حسنه لمـن كان يرجـو الله و اليـوم الاخر و ذكر الله كثيرا))(12) همانا براي شما[ در اقتـدا و پيروي از] رسـول خدا سرمشقي نيكوست براي كسي كه:



1ـ به خـدا و روز قيـامت اميد دارد



2ـ خداوند را فراوان ياد مي كند.



بديهي است كه طلوع خورشيد و تابان بودن آفتاب روشني بخـش تنها و تنها براي روشنگري تمام هستي و برطرف نمـودن ظلمتها كافي نيست, بلكه شرايطـي همچـون پذيرش و آمادگـي و يا بـرطرف نمودن مـوانع تابـش آفتاب لازم است تا جاي جاي گستره هستي پذيراي نور خـورشيد شـود. در باره آفتاب هدايت رسـول گرامي اسلام(ص) نيز بايد ايمان و اميد به خدا و تـوجه به روز واپسيـن در سراي دلها مـوج زند و ياد خداوند طراوت و شادابي معنوي به وجـود آدمي بخشد تا ((اسوه بودن)) و ((پيـرو بـودن)) معنا يابـد. در ايـن صـورت است كه آن رهبري و ايـن پيروي, به وجـودآورنده امتـي الگـو و نمـونه براي تمامي انسانها و همه جـوامع خواهد بـود(13), همان گونه كه حضرت ابراهيـم عليه السلام ـ نياي پاك نهاد پيامبر اسلام ـ درود خداوندي بـر او و آل او باد ـ و سپيدسيرتان پيرو او, اسـوه اي پسنـديـده معرفي شـده اند (قد كانت لكـم اسـوه حسنه فـي ابراهيـم و الذيـن معه)).(14) ديگر شخصيت برجسته اي كه در بيـن زنان هماننـد مهتاب آفرينـش, روشنايي عالمتابي از خود نشان داد و در كتاب وجـود او ((تمام حقيقت انسـان)) و ((تمام حقيقت زن)) و در يك كلام ((تمام نسخه انسانيت)) به خـوبي مشاهده مي شـود, به گـونه اي كه ((فضايل او هـم تراز صفات بي نهايت رسول اكرم(ص))) بود و ((افتخار خاندان وحـي(15))) شمرده شـده است; حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ است; الگـوي شايسته اي كه امام راحل در سخـن عصمتآسـاي خـود فـرمـود:



[))حضرت فاطمه زهرا(س]( زني بود كه اگر مرد بود نبـي بـود, زني كه اگـر مرد بود به جاي رسـول الله بـود.))(16) و چـون در باره معرفـي نمـونه اي كـامل از انسـان در جهان هستـي, سخـن به ميـان مـيآيد, ايشان با احتـرام خاصـي مـي فـرمايد: ((همه بايـد به او [حضرت زهرا(س]( اقتـدا كنيد و كنيـم, همه بايد دستـورمان را از اسلام به وسيله او و فرزندان او بگيريـم و همان طوري كه او بوده است باشيـد. انسانـي است به تمام معنا انسان, زنـي است به تمام معنا زن)).(17)



آري:



جان بـي جمال جانان ميل جهان ندارد



وان كـس كه اين ندارد حقا كه جان نـدارد



هر شبنمـي در ايـن ره صـد بحـرآتشين است



دردا كه ايـن معما شـرح و بيان نـدارد



سـرمنزل فراغت نتـوان ز دست دادن



اي ساربان فرو كـش كايـن ره كران نـدارد(18)



همان گـونه كه قرآن, زن فرعون را نمونه اي براي مردم خـوب معرفي مـي كنـد و جـامعه اسلامـي را به درسآمـوزي از وي دعوت مـي كنـد و مي فرمايد: ضرب الله مثلا للذيـن آمنوا امرإه فرعون(19) (خداوند بـراي تمامـي افراد ـ مردان و زنان ـ باايمان, همسـر فـرعون را مثال مي زند), و يا حضرت مريـم را نيز بدين صورت به جامعه بريـن معرفي نمـوده تا انسانهاي خداجـو و فضيلت خـواه و تمامي مردان و زنان از او درس آمـوزند و سـرمشق انسانيت گيرنـد (ضرب الله مثلا للذيـن آمنوا مريم بنت عمران(20)) حضرت امام خميني نيز با الهام از آمـوزه هاي زندگـي ساز قرآن, فاطمه زهرا(س) را مقتـداي كامل و انسان بـرجسته در جامعه اسلامي معرفـي مي كنـد و تمامـي مـردان و زنان را به الگـوگيري و معرفتآفريني با شناخت وي فرا مي خـواند. به ديگـر سخـن, نگاه روح اللهي(21) امام تمامـي مسلمانان بـويژه شيعيان را به حركتي نـو و تلاشـي تازه دعوت مي كند كه با شناختـي برتـر و معرفتـي افزون بـر شناخت شخص حضـرت زهـرا(س), شخصيت آن پاك بانـو در جلـوه هاي خلقت و آفـرينـش, صفات ارجمنـد و شايسته, ويژگيهاي همسـرداري, دانـش و آگـاهـي, ديـدگـاههاي اخلاقـــــي, دشمـن شناسـي, بينشهاي ارزشمنـد و سـرانجـام مجمـوعه اي از سخنان آسمانـي آن يگانه عالـم بررسـي شـود و همراه با مطالعه اي از سر تإمل و بصيرت, يكايك صفات و سخنان او در عرصه زنـدگانـي مـورد استفاده و عمل قـرار گيـرد تـا ((نشان لياقت)) در پيـروي از آن حضرت را نصيب خود سازيم و با هـم سويي در رفتار و گفتار آن بانو راه پـاكـي, پيـراستگـي و وارستگـي را بپيمـاييم.



((سيـره)) يـا آمـوزه هـاي زنـدگـانـي فـاطمه زهرا(س)



از آن هنگام كه پيـروزي انقلاب شكـوهمنـد ايـران و تشكيل حكـومت اسلامـي در ام القراي جهان اسلام, نگاه و تـوجه انبـوه بيشماري از مـردم دنيا, بـويژه شيفتگان آمـوزه هاي وحيانـي و رفتار ربـانـي سخنگويان وحي را به سـوي ايران جلب نمود تمامي ملتهاي مستضعف و انسانهاي تحت ستم, ايـن نظام را الگوي شايسته اي براي سرمشق گيري در زندگي خـود دانستند. از سوي ديگر بيان و اجراي شيوه معصومان در سراسـر زنـدگـي و عرصه جامعه, نياز به كاري گستـرده, دقيق و جدي داشت تا از زلال ناب و پاك عصمت, استفاده شـود.(22) و افزون بر جامعيت و كمال در خـور و شايسته, براي امروز و فرداي جـوامع مختلف قابل بيان و اجرا باشد.



ناگفته نگذريـم كه سخنـان رهبـران فكـري فـرهنگـي جـامعه و تلاش ارزشمند صاحبان قلـم و اهل تحقيق, آثاري شايسته و چشمگير ارايه داد اما آنچه كه نسل خردورز و انديشمنـد ما بيشتـر از هميشه به دنبال آن بـوده و هست, گذشتـن از ((بايـدها)) و ((نبايـدها)) و رسيـدن به ((هست ها)) و ((نيست ها)) است. به ديگر سخـن, پرداختـن به مجموعه رفتار و اعمال معصومان(ع) در متـن جامعه و بـويژه در فضاي خانـواده و درسآمـوزي از شيـوه هاي زندگاني آنان در فراز و نشيب حـوادث خـواهد بـود تا بديـن سان ره تـوشه اي زنده, پـويا و حـركتآفريـن بـراي تمامـي افـراد و در تمامـي صحنه ها و لحظه ها, ترسيـم شـود و براي هميشه خـود را با انسانهاي كامل و آموزه هاي جامع روبه رو ديـده, بـدون آشفتگـي خاطـر نسبت به خطا و اشتباه, راهـي روشـن از معرفت, بالندگـي و شكـوفايي برابر خـود بيابند.



آنچه در ايـن ميان, نگاه به آن ضرورتي بيشتر و تـوجهي فراوان تر در بين شيفتگان, داشت, پرداختـن به زندگاني امير مومنان علي(ع) و فاطمه زهـرا(س) است, زيرا در خانـواده كـوچك ايـن دو, پـدر و مادر و دو فرزند از نشان عصمت برخـوردارند و لحظه لحظه زندگاني آنان لبريز از معرفت درست و شناخت صحيح خـواهد بـود. از ايـن رو تمامـي مـوحـدان جهان با هر فكر و انديشه اي خـود را نيازمند به چنان آموزه هايي مي دانند تا ((نسخه اي آرامـش بخـش و سعادتآمـوز)) بـراي هميشه ايام خـود به دست آورد. چنيـن بينـش روشـن نسبت به نياز جامعه و خواست انسانها, انگيزه پژوهش و نگارش ايـن مجموعه را پديد آورد تا دايره المعارفـي زريـن از سرمايه هاي كيمياگـونه مقابل ديدگان همگان, هميشه گشـوده باشد و زندگـي درسآمـوزان از روزمرگـي نجات يابـد و با فرصتـي انـدك در طـول حيات, محصـولـي جاودان و پـربـركت فراهم شـود. شايسته است با هـم دورنمايـي از مجمـوعه مباحث را مرور نماييـم و با حضـور در فضاي مطالب, ضمـن تـوجه به يكايك آمـوزه ها, بـا آمادگـي, تـإمل و بصيـرت بيشتـر بدانها بپردازيم:



1. صفات همسـران در خـانـواده فـاطمه زهـرا و اميـر مـومنان(ع)



خانـواده, جامعه كـوچكـي است كه در آغوش آن انسانهايي به رشد و بلـوغ مـي رسند و پـس از چندي به جامعه بزرگتر يعنـي اجتماع راه مـي يابنـد. سلامت و سعادت اجتماع بستگـي كامل با نـوع تـربيت در خانواده دارد. به گـونه اي كه گاه جلـوه تإثير آن با فرا رفتـن از مـرز زمان, نقشـي ژرف داشته, مسير تاريخ بشـريت را دگـرگـون مي كند.(23) پرداختـن به معيارهاي سعادت بخش, نياز به واقع بيني و درك حقايق وجـودي انسانها و جـامعه دارد تـا به دور از شعارهاي فريبنده و عبارات هيجانآفريـن, واقعيات زندگـي, آن طـور كه هست مـورد تـوجه, تجزيه و بررسـي قرار گيرد و به دور از احساسات به ارايه راه حلهاي منطقـي و مطابق با فطرت و نهادپاك بشري پرداخته شود.



در نخستيـن بحث خود به ويژگيهاي فاطمه زهـرا(س) در بـرخـورد با فراز و نشيب حـوادث خانـواده مـي پـردازيـم و با نگاهـي دقيق به ابعاد وجـودي آن حضـرت نسبت به وظايف وي در بـاره خـود, همسـر, فـرزنـدان و جامعه آگاه مـي شـويـم. در پـرتـو ايـن مباحث, پاسخ پرسشهاي بسياري كه سالهاي فراوان مـورد تـوجه انبـوه علاقه مندان بـوده است و از چگونگي حضـور زنان در خانواده به طور مطلق و يا شـركت بانوان در امـور اجتماعي به عنـوان نيمـي از نيـروي فعال جـامعه و يا ... آگـاه مـي شـويـم و راه درست و مـورد نظر چنيـن اسـوه هـاي آسمـانـي و ارزشمنـد را به دست مـيآوريم.



2. ديـدگاههاي اخلاقـي دخت رسـول الله ,



سخنان پاك بانـوي آفرينـش فاطمه زهـرا(س) در ايـن بخـش, مجمـوعه اي از اخلاق, آداب و سخنان ارزنده اي است كه در لابه لاي حـوادث جامعه, در اعمال آن حضرت و يا گفتار ايشان وجـود داشته است. نكاتـي كه هـر يك با جامعه عجيـن شده و دانستـن آنها مـوجب نگاهـي نـو به هستـي, شرح صدر و تحمل مشكلات فراوان و دوري از صفات منفـي و ناشايست خـواهد بـود.(24) بدون شك فراگيري اين سخنان و به كار بستـن يكايك آموزه ها, بسان گنجينه اي گـرانقـدر در بحـران زندگـي است كه گاه سخنـي هر چنـد كـوتاه, آدمـي را از سقـوط و هلاكت معنـوي نجات بخشيـده, نشاطـي روح افزا و پرفروغ ميآفريند.



3. حقوق از نگاه فاطمه(س)



ورود در حوزه ديـن و پيوستـن به زمره ديـن باوران ارزش والا به مـوفقيت و شخصيت آدمي مـي بخشد و او را چنان ممتاز مـي سازد كه ارزش دارايـي او, هماننـد خون وي خـواهد شد; در جامعه جايگاه خاصـي مي يابد و در نـوع برخـوردهاي ديگران اصول و مباني مشخصي حاكـم مي شود. اما از سوي ديگر مسـووليتهايي نيز بـر دوش وي قـرار مـي گيرد كه تـوجه بـدانها و تعهد نسبت به آنها, ضروري اعتقاد به آيين آسماني خواهد بود. از ايـن رو آگاهي و شناخت حقوق چهره اي شايسته و حتي بايسته به خـود مي گيرد. آنچه در ايـن زمينه مايه افتخار و ارزشمنـدي شيعيان است و بسياري از ديگر معتقـدان به اديان الهي از ايـن نعمت محرومند, استفاده از آموزه هاي ديني از زبان آشنايان با وحي و دانـش آموختگان خداوند است به كسانـي كه شناختـي جامع نسبت به انسان, ارزش برتر او در جهان آفـرينـش و حقـوق الهي كه بـر او و بـراي او تعريف شــده, دارند.(25) در ايـن بخـش از مباحث بر ساحل سخنان دردانه هستـي, پاره تـن رسول و زهراي بتول مي نشينيـم و از حقوق شيعيان, قرآن, امام, همسر, زن, مـومـن, مجاهدان, ميهمان و ... آگاه مي شـويـم.



4. صفات آسماني



((صحيفه صفـات)) حضـرت زهـرا(س), آينه اي است كه در آن شخصيت آن بانو به خـوبي هويدا است. آنچه در باره صفات حضرت گفتني است آن است كه حـوادث گوناگون و فراواني كه در عمر كـوتاه وي رخ داده, زمينه ساز پديدار شدن و شكوفايي ويژگيهاي نهفته ايشان بـوده است كه افزون بر عصمت, صفاتي در وجود آن حضرت به چشـم مي خورد كه به فصل و زمان خاصي محدود نشده و در جنـس ويژه اي خلاصه نمي شـود. در خانـواده, بيـن زنان, بـراي مردان و در صحنه هاي سياسـي اجتماعي نقـش كاربردي دارد و درسآموز رابطه انسان با خدا, نشانگر عشق و عاطفه اي فراگير و بيانگر دانش و بينـش چشمگير و بي نظيري خـواهد بود. آنان كه انسان را در چارچـوب امـور مادي مي نگرند و يا دستـورات ديـن را سلسله سخنان اخلاقـي براي آخرت افراد مي دانند و يا آنكه زن را موجودي ناتـوان و عضوي غير مفيد براي اجتماع مي نگرند, با نگاهي به ايـن صفات آسماني پي به اوج عظمت و قله قداست بانـويي جـوان مـي برند كه الگـويي كامل و انساني شايسته براي عبرت پذيري تمـامـي زنـان و مـردان خـواهـد بود.(26)



5. بينشهاي شيرين



پاره اي از مـوضـوعات و مباحث, نقشي اساسي و سرنوشت ساز در زندگي انسان و بـاورهاي او دارد, به گـونه اي كه آدمـي را از افـراط و تفـريط در صحنه انجـام وظايف مصـون نگه داشته و راه را بـر هـر بيراهه اي مـي بندد. برخـي از ايـن مسايل در زمان طرح آنها اتفاق نيفتاده است اما نـوع نگرش و پرداخت به مـوضـوع و نگاه جامع به تمامي ابعاد آن, بيانگر گستره عظمت و بينـش عرشي آن شخص خـواهد بود.



در ايـن قسمت از نـوشتار با مجمـوعه اي از مباحث مطرح شده تـوسط حضـرت زهـرا ـ سلام الله عليها ـ روبه رو مـي شـويـــم كه ارزشهاي شايسته و بينشهاي بنياديـن در آن وجـود دارد و گلچيني از آداب, شناختهاي صحيح و عقايد سرنوشت ساز خـواهد بـود. برخي موضوعات در زمان آن بـانـو مصـداق يافته است. (همـاننـد ارتـداد, ارتجـاع, دوست شناسـي, ارث, اشك و ...) و پاره اي ديگر براي آينده انسانها ترسيـم شده است (همچـون كربلا, حضرت مهدي عليه السلام و ...).(27)



6. دشمـن شنـاسـي و شيـوه هـاي بـرخـورد حضـرت زهرا(س)



شناخت دشمـن, شيوه شناسي در رويارويي با او و چگـونگي پيروزي بر دسيسه هاي دشمنان, آموزه هايي است كه هر ديـن باور فرهيخته اي بايد بدانها آگاهـي يابد. ناگفته پيداست كه در مكاتب آسمانـي بـويژه اسلام كه سخـن از جاودانگي و جامعيت دارد و هماره پيروان خود را به انديشمندي, آمادگي و ژرف نگري نسبت به معارف ناب الهي همچـون پاسـداري از ((ولايت)) دعوت مـي كند, دشمنان فراوانـي با جـديت و تلاش صد چنـدان براي حفظ منافع خود و رسيدن به مقاصـد خـويـش به مبارزه بـرمـي خيزند تا چنين آييـن بالنـده و پـويا را به سلسله دستـوراتـي جامد, ساكت و خامـوش تبـديل كرده و به كنج مساجـد و منازل سوق دهند.



آغاز ايـن راه دشـوار و مقـدس در رويارويـي بـا دشمنان امامت و ولايت از زمان حضرت زهرا(س) بـود و با نگرشي نـو بيـش از ده روش مقابله و برخورد از دخت رسول خدا(ص) مشاهده مي كنيـم, به گونه اي كه تإثير آن شيـوه ها در دفاع از ارزشهاي مقـدس دينـي, قـرنهاي متمادي استمرار يافته و هر روز چهره اي برافروخته تر و بالنـده تر به خود گرفته است.



اينك كه جمهوري اسلامـي ايـران به عنـوان ام القـــري جهان اسلام, پرچمدار حكومت علوي و فاطمي است و تمام انسانها ايـن حكـومت را به عنـوان اسلام ناب محمـدي و نظام شيعي مـي داننـد, آشنايـي بـا شيـوه هاي رويارويـي با دشمنان مستكبـر و مخالفان حكـومت ولايـي, ضرورتـي است كه ـ به ياري خـداوند ـ در ايـن فصل بـدان پرداخته خواهد شد.(28)



7. روشنـاي انـديشه در بيـان فلسفه احكام



دير زماني است كه ((فلسفه احكام و چگـونگـي بيان آن)) از مباحث جنجالي و مورد نقد و تحليل بسياري دانـشآمـوختگان و انديشمندان بـوده است. عده اي پرداخت به فلسفه احكام را در تضاد با قداست و ارزشهاي الهي آن دانسته و تعبـد در انجـام احكـام را شـــايسته عبـوديت و اطاعت مي دانند. اما برخي عمل به دستـورات خداوندي را منوط به فهم فلسفه آن و تسلط بر مفاهيـم نهفته در پايبندي بدان بيان مي كنند و بـر ايـن باورند آنچه را كه مـي داننـد بـدان عمل مي كنند و هـر آنچه را كه با آن آشنايـي ندارند رها مـي نماينـد! ديدگاه سـوم و خردمندانه اي وجـود دارد كه با احترام به دانـش و دانايي نسبت به فلسفه احكام, مرز عبـوديت و تعبد را پاس داشته, ضمـن بيان اقسـام فلسفه دستـورات خـداونـد, انـدكـي از آنان را نيازمند به زمان و رشد دانـش, يا حضـور برتريـن انديشمند عالـم آفرينـش; حضرت مهدي عليه السلام و يا آزمـون تعهد و تعبد انسانها به سخنان سعادتآفرين معصومان عليهم السلام معرفي مي كنند. در ايـن فـراز از سيـره, روشنـاي انـديشه مهتـاب آفـرينـش, حضـرت زهـرا عليهاالسلام را مي نگريم كه دهها قلـم از احكام الهي را با فلسفه احكام آنها تـرسيـم نمـوده تـا شهد شيـريـن بنـدگـي در كام جان ديـن باوران فزوني و برتري يابد و بصيرت و بينش نسبت به وظايف هر يك از ما نمايان شود.(29)



8. شخصيت شناسي فاطمه(س)



شناخت دنياي اطـراف و شخصيتهاي معاصـر, گذشته و آينـده نشان از حضـور انديشمنـدانه در جامعه است. ايـن آگاهـي زمينه ساز معرفـي الگـوهاي انسان ساز بـوده و همراه با آن مـوجب بيـداري افراد در پرهيز از نمونه هاي ناشايست و بيان شخصيت منفي آنان خواهد بـود. بـدون ترديد هر گاه ايـن شناخت با نور عصمت و روشنايـي معنـويت همراه گردد, دايره المعارفـي از ارزشها و ضـد ارزشها از زنـدگـي افراد سعادت پيشه و شقاوتمند تدويـن مـي شـود كه راههاي رهايي از زنجير هواها و هـوسها به طـور زنده و با مصداقهايـي گـويا بيان مـي شـود و از ديگر سـو, رگه هاي انحراف و راههاي هلاكت به خـوبـي تحليل و بررسـي شـده, سـرمشق پاكي و ناپاكـي بـر بلنـداي تاريخ انسانيت نمايان مـي شـود. در ايـن قسمت از سخنان زهراي مرضيه(س) به شناخت دهها شخصيت از نگاه پربصيرت آن بانـو مـي نشينيـم و از فرازهاي مختلف سخنان آن حضرت, ره تـوشه هايـي شايسته براي خـود و ديگران برمي گزينيم.(30)



9. آمـوزه هـاي زنـدگـانـي در آخـريـن سخنـان آسمـاني



پيـشآمدهاي دشـوار زندگي همانند آتشي فروزان است كه انسانها را زير و رو كـرده, ماهيت واقعي آنان را آشكار مـي كنـد. بسياري در آغاز رشد خويـش, پايبند اصول و معيارهايي بوده اند اما چندي بعد تمامـي شعارهاي خـود را فـرامـوش كـرده, از روي آز و نياز و يا شهوت و شهرت, طعم شيريـن لذتهاي زودگذر زنـدگـي را ترجيح داده, ره به بيراهه مي سپردند. به گونه اي كه با همسر خويـش, كه ساليان بسيار شريك مشكلات و همپاي رنجهاي او بـوده, برخـوردهاي ناشايست داشته, يـا به آرمـانهاي مقـدسـي كه از ديـربـاز بـراي آنـــان فـداكاريها نمـوده, پشت پا زده و با چهره اي دگـرگـون و سيـرتـي واژگـون به حيات خـود خاتمه مي دهند. بديـن خاطر است كه لحظه هاي آخر زندگي را آينه اي از تمامي سالها و حـوادث عمر دانسته اند كه گاه صعود انسان در آن پديدار مي شـود و زماني سقوط آدمي به چشـم مي خورد.



آمـوزه هاي زنـدگـانـي در آخـريـن سخنان آسمانـي حضـرت زهـرا(س) مجمـوعه اي از هفت وصيت گفتـاري و يك وصيت نـوشتـــــاري است كه پايـداري و شكيبايـي آن بانـو بـر اصـول و ارزشهاي والا در آنها مشاهده مي شـود. در ايـن سخنان به خـوبي وفاداري, عشق و عاطفه و ادب نسبت به همسر, فرزندان و انسانهاي شايسته و گرانقـدر تجلـي مي كند, و نسبت به اخلاص و دلدادگـي به آمـوزه هاي قرآني و نبـوي, درسهاي ارزشمندي بيان مي شود. از سوي ديگر, نوع برخـورد آن حضرت با دشمنـان مستكبـر و غاصبـان ستمگـر نشـان از روح پـرحمـاسه و بـرخـوردهاي هـدفمنـد دارد تا ميـدان مبارزه بـا شيطان صفتـان و متكبـران هميشه باز باشـد و ستمـديـدگان, پرخروش و تـوانا عليه خـودكـامگـان به پـا خيزنـد و فـريـاد بـرآورند.(31)



10. سيناي صلابت با خطبه اي خدايي



تاكنون بخشهاي مختلفي از سيره و سخـن زهراي مرضيه(س) را از نظر گذرانديـم و با آمـوزه هايـي كه در آينده بدان پرداخته مـي شـود, آشنا شديم. اينك دورنماي فصلي از زندگاني آن بانـو را مي نگريـم كه داراي ويژگـي خاصـي است. به گـونه اي كه در كمتـر سخنان و يا رفتار آن حضرت ايـن خصوصيت مشاهده مي شـود و آن جامعيت چشمگير و همه سويه است.



پيشتـر, اشـاره اي به پـاره اي شبهات و ابهامهاي مختلف از ســـوي افراد و افراط و تفريطهايي كه در ايـن باره وجود دارد, نموديم.



در ايـن بخـش, فضايي از معارف ناب گشوده مـي شـود كه در آن پاسخ بسياري از پرسشها بيان مي گردد. از چگـونگـي حضـور زنان در متـن جامعه تا ارزشهاي والايـي كه از طـوباي بركات يك بانـوي متعهد و ديـن باور, ريزش مي كند; از نكات تربيتـي رواني تا تـوحيدي كلامي; از تشـريح فلسفه نبـوت تا ارزش ولايت و امامت; و از مبـاحث فقهي حقوقي تا فرازهايي از نكته هاي حكومتي اجتماعي و سرانجام گشـودن معارفـي از قـرآن با بيان هـوشمنـدانه و عالمانه نسبت به حقايق الهي, همه و همه در ايـن خطبه روشني افروز به چشـم مي خـورد.(32)



اندوخته هاي معرفت



مژده اي دل كه دگـر بـاد صبـا بـاز آمد



هدهد خوش خبر از طــرف سبــا بــاز آمـد



بـركـش اي مـرغ سحـر نغمــه داوودي باز



كه سليمـان گل از باد هـوا باز آمد(33)



اقيانوس بيكران معرفت فاطمه(س), چنان ژرف و بي انتهاست كه تـوان رهيابـي به پايان آن بـراي هيچ انسان زمينـي نخـواهـد بـود اما شيفتگي و دلدادگي به آن پاك بانـوي آفرينـش قلـم را بي قرار و دل را بـي تاب مي كند و آنچنان عطشي در وجـود آدمي مي نشاند كه با هر جرعه اي از معرفت وي, تشنگـي افزونتر مـي شـود و زبانه عشق والايي بيشتري مي يابد.



بـر ساحل سيـره و سخـن آن دردانه آفـرينـش نشستيـم و از دور به افقهاي روشنـي افروز شخصيت او نگريستيـم اما حيفمان آمـد گنجينه دانشـي را كه در آن اندوخته هاي معرفتـي بانـو به چشـم مي خـورد, نمايان نسازيـم تا دانـش پژوهان از ابعاد ديگري از گستـره شخصيت حضرت آگاهي يابند و علاقمندان عاشق جلوه هاي محبوب خويش را چنيـن آينه هـاي معرفت افـروزي نيز بنگـرنـد. اميـد آنكه پـس از پـايان فصلهاي يادشده, به ايـن مباحث بپردازيـم و صحـن و سراي وجودمان را با تحفه هاي دانش و بينـش نسبت به شخصيت آن عزيز والاگـوهـر و يگانه هستي زينت بخشيم:



الف) بر كرانه كوثر:



نگاهـي دوباره به آيات قـرآن در باره فاطمه زهـرا(س) و ديـدگاه خداوند نسبت به محبوب خويش.



ب) خوشه هاي خورشيد:



مجمـوعه اي از شعاع عشق و علاقه پيـامبـر اكـــرم(ص) نسبت به دخت والاگوهر خود, حضرت زهرا(س)



ج) جلـوه هـاي فـاطمه در آسمـان سخنان اهل سنت:



تاملي زيبا بر مجموعه سخنان اهل سنت ـ بويژه در صحاح شـش گانه ـ در بـاره شخصيت پـرفـروغ حضـرت زهرا(س)



د) پلكان ملكوت:



نگـرشي عرشـي به تسبيحات فاطمه زهرا(س) و آثار كيمياگـون آن در عالم هستي.



ه) صحيفه هميشه سبز:



بهره گيـري از مجمـوعه سخنـان امـامـان معصــــوم عليهم السلام در بـاره مصحف فـاطمه عليهاالسلام, فلسفه وجـودي, آثـار و بهره هـاي گذشته, حال و آينده از آن.



و) فروغ فرزانگي:



درسآمـوزي از فروغ معرفت حضرت امام خمينـي در باره مادر عزيز و بزرگوار خود, حضرت زهرا(س)



ز) فاطمه و فاطميون:



آثـار نام و ياد فاطمه زهـرا(س) در دفـاع مقـدس و تـإثيـر رمز يازهرا در عملياتهاي مختلف.



ح) فـاطمه در آينه فقه و در نگاه فقيهان:



نگاهـي به مجمـوعه مباحث فقهي و ديدگاه انديشمنـدان عرصه فقه و فقاهت در باره حضرت زهرا(س)



ط) فـرهنگ نـامها و القـاب فاطمه(س):



بـررسـي گستـرده نـامها و لقبهاي حضـرت و درسآمـوزي در بـــاره نـامگذاري افـراد, مـوسسـات و مناسبتهاي مختلف



ي) نگاهـي به بـرخـي از كتابها و رساله هاي نگاشته شـده در باره حضرت زهرا(س):



آشنايـي بـا ايـن آثار, مـوجب وسعت ديـد انسان و حضـور در فضاي فرهنگي كشـور, الهامهاي مختلف در كارهاي فكري فرهنگي و دوري از كارهاي تكراري خـواهـد شـد. در پايان ضمـن يادآوري شـروع مباحث آغازين در ايـن نـوشتار از شماره آينـده, تـوفيقـي برتـر بـراي فراگيري آموزه هاي زندگاني معصومان عليهم السلام بـويژه حضرت زهرا عليهاالسلام, از خـداونـد بزرگ خـواستـاريـم.





1ـ نگاه كنيـد به سوره ممتحنه آيه 4 و ;6 سـوره احزاب, آيه ;21 سوره بقره, آيه 143 و سـوره قصص, آيه 79 (الگـوي دنياپـرستان).



2ـ رك: روانشناسي كمال الگوهاي شخصيت سالـم, دوآن شولتش, ترجمه گيتـي خـوشـدل به نظريه هاي شخصيت يا مكـاتب روانشنـاسـي, دكتـر علي اكبر سياسي.



3ـ نك: خاطرات سياسـي مستر همفر (دستهاي ناپيـدا[ (دستـورالعمل وزارت مستعمـرات بـريتانيـاي كبيـر به جـاسـوسـان انگلستـان در كشـورهاي اسلامي جهت لكه دار كردن شخصيت عالمان مورد علاقه مردم و انـديشمنـدان تـإثيـرگذار در جامعه].



4ـ اسپنسر, فيلسـوف معروف انگليسـي; رك: اسلام بـر سر دو راهـي, پاورقي ص23.



5ـ فرهنگ و تهاجـم فرهنگي (مجمـوعه اي از سخنان رهبر معظم انقلاب حضـرت آيت الله خـامنه اي), ص15 تـا 69 (بـا تلخيص فراوان).



6ـ نك: تهاجـم فرهنگـي, گرد آمـده از سخنرانيهاي آيت الله مصباح يزدي



7ـ نك: سوره فـرقان, آيات 63 تا ;77 سـوره مـومنـون, آيات 1 تا ;11 سوره بقره, آيات 3 تا 10.



8ـ رك: جـامعه و تـاريخ, استـاد شهيـد آيت الله مطهري, ص64 و 65 (انتشارات صـدرا); انسان كامل, استاد مطهري, ص5 و 6 (چاپ جامعه مدرسين).



9ـ سوره آل عمران, آيه 42 و 43.



10ـ سوره تحريم, آيه 11.



11ـ سـوره مسـد, آيـات 1 تـا ;5 سـوره تحـريم, آيه 10.



12ـ سوره احزاب, آيه 21.



13ـ سوره بقره, آيه 143.



14ـ سوره ممتحنه, آيه4.



15ـ وام گرفته از سخنان زريـن حضـرت امام خمينـي در باره فاطمه زهـرا(س); رك: صحيفه نور, ج12, ص72.



16ـ همان, ج6, ص185.



17ـ همان, ج19, ص121 و ج6, ص185.



18ـ ديوان حافظ, غزل 122.



19ـ سوره تحريم, آيه 10.



20ـ همان, آيه ;12 نك: زن در آيينه جلال و جمـال, حضـرت آيت الله جوادي آملي, ص134 تا 137.



21ـ نگـاه كنيـد به صحيفه نـور, ج6, 12 و 19 به مجمـــوعه اي از سخنان والاگـوهـر حضـرت امـام خمينـي در بـاره حضـرت فـاطمه(س).



22ـ نك: سخـن حضرت رضا(ع) در باره سخنان اهل بيت, درسآموزي آنان و تإثير هر يك در انسانها.



23ـ رك: براي خـوشبختـي و موفقيت آفريده شـده ايـم, دكتر مـوريل جيمز و دوروتـي جنگـوارد, تـرجمه دكتـر حسـن قـاسم زاده.



24ـ نك: شادماني دل پيامبر(ص), آيت الله رحماني همـدانـي, ترجمه دكتـر سيـدحسـن افتخارزاده سبزواري.



25ـ بـراي مطـالعه گستـرده تـر نگاه كنيـد به رسـاله حقـوق امام سجاد(ع).



26ـ رك: زن در آيينه جلال و جمـال, آيت الله جـواديآملي.



27ـ نك: نهج الحياه, محمد دشتي.



28ـ رك: مجمـوعه سخنان رهبـر فرزانه انقلاب در ماههاي مهر, آبان و آذر 1377 و چگـونگـي بـررسـي و تحليل معظم له از ضــــــرورت دشمن شناسي و بررسي شيوه هاي آن.



29ـ نك: فلسفه احكـام, مـرحـوم آيت الله احمـد اهتمام, ج1.



30ـ نك: نهج الحياه, محمـد دشتـي, فاطمه مـن المهد الـي اللحـد, مرحوم قزويني.



31ـ نگاه كنيـد به تفاسيـر الميزان, نمـونه و الطيب البيان ذيل سوره بقره, آيه ;15 سوره آل عمران, آيه ;64 سـوره نسإ, آيه ;9 سوره تـوبه, آيه ;74 سوره اسرإ, آيه ;53 سوره طه, آيه ;4 سوره لقمـان, آيه ;19 سـوره احزاب, آيه 32 و سـوره نبـــإ, آيه 35.



32ـ نك: صلاي صلابت, محمـدسروش, ويژه نامه پيام زن آبان ماه 1376. خطبه الزهرإ, ترجمه محمـدرضا انصاري; ترجمه و تفسير خطبه حضرت زهـرا(ع), آيت الله مكارم شيـرازي (كتاب فاطمه زهـرا(ع) بـانـوي برتر).



33ـ ديوان حافظ, غزل 170.